دفتر خاطرات یک ناشناس

هشیار،نداند که در این کوی چه راز است

دفتر خاطرات یک ناشناس

هشیار،نداند که در این کوی چه راز است

سه شنبه, ۱۰ دی ۱۳۹۸، ۰۹:۰۷ ب.ظ

شروع بیان

امروز دهم دی ماه 1398 

 

توی بلاگفا ی وبلاگ داشتم که هر از چند گاهی اونجا مینوشتم از همه چیز،از دردام از سختی ها و شادی ها،از ب و از روزهای طرح 

ولی الان طرحم تموم شده چارده آذر بود که تموم شد.از فضای بیان بیشتر خوشم اومد گفتم مهاجرت کنم اینجا،میگن که میشه اطلاعت رو میشه از اونجا بیارم اینجا ولی برنامش رو ویندوز نصب میشه من لپتاب ندارمو قاعدتا هم فعلا وبلاگ قبلی نمیاد اینجا.

 

امروز ی روز معمولی بود منتطر نتایج استخدامی بودم که اعلام کردن بیس و یکم میاد و حالا باید تا اون روز وایستم اگر چه احتمالش کمه ولی خدا رو چ دیدی:))

صبح که بیدار شدم استوری ب رو دیدم و کارت ویزیتشو گذاشته بود کلی راجهپع بهش حرف زدیم قرار شد ی سری رو بگیرم بیام پخش کنم که فک نکنم ببینمش.

فردام روزشونه نمیدونم چ جوری تبریک بگم. امیدوام فردا روز بهتری باشه باید برم مرکز و کارای اداری پایان طرح:(

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۸/۱۰/۱۰
**** ناشناس

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی