دفتر خاطرات یک ناشناس

هشیار،نداند که در این کوی چه راز است

دفتر خاطرات یک ناشناس

هشیار،نداند که در این کوی چه راز است

پنجشنبه, ۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۱۱:۵۴ ب.ظ

دل مردگی

شب قدر و من دارم فک میکنم ده روز دیگه بیس و پنج سالم میشه هیچ کاری نکردم توی بیس و پنج سال جز درس خوندن الانم بیکار خدایا خودت میدونی حالم چ جوریه دیگه نیاز به گفتن نیس غرقم توی کمبود اعتماد به نفس از خودم بدم میاد به دستام نگاه میکنم به موهام نگاه میکنم حالم بد میشه خدایا میدونم ناشکرم ولی تو درک کن pms هم که از یک طرف دارم نابود میشم حالم خوب نیس خدایا هستی کجایی میشه ی امشب بیام کنارت بگی باید چیکار کنم ؟خدایا بیخیال من نشدی که؟هستی دیگه؟

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۰۲/۲۵
**** ناشناس

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی