دفتر خاطرات یک ناشناس

هشیار،نداند که در این کوی چه راز است

دفتر خاطرات یک ناشناس

هشیار،نداند که در این کوی چه راز است

پنجشنبه, ۱۲ دی ۱۳۹۸، ۰۶:۲۳ ب.ظ

می ترسم

خدایا می ترسم از همه چیز میترسم اینکه نمیدونم بعدش چی میشه 

از آینده نا معلوم میترسم. نمیدونم چیکار کنم از اینکه هیچ کاری نمیتونم بکنم میترسم خدایا من به هر خیری که به سمتم بفرستی محتاجم خیلی محتاجم....

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۸/۱۰/۱۲
**** ناشناس

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی